سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
jiyar
یکشنبه 90 فروردین 28 :: 9:51 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

شما احتمالا در طول روز مدت زیادی پیراهن مردانه به تن دارید، خصوصا در محیط کار؛ بنابراین اطمینان حاصل کنید که پیراهن های شما راحت و با دوام هستند.
انتخاب اندازه مناسب:

 

1- دگمه های پیراهن را تا بالا ببندید، شما باید بتوانید دو یا سه انگشتان را بین یقه پیراهن و گردنتان قرار بدهید.

2- بازوی خود را خم کنید. آستین پیراهن باید به اندازه کافی بلند باشد، به طوریکه هنگامی‌که بازویتان را حرکت می‌دهید، سرآستین ها به دور مچ شما کشیده نشود.

 

3- چک کنید که سرآستین ها راحت و اندازه باشد و بر روی دستتان رد باقی نگذارد. شما نباید بتوانید آستین های پیراهن را پیش از باز دگمه های سرآستین بپوشید.

4- اطمینان حاصل کنید که پیراهن در قسمت سینه و کمر به شکلی ناراحت کننده کشیده نمی‌شود.

 

5- دگمه ها را وارسی کنید. آنها باید به خوبی قرار گرفته باشند و سوراخ های گشادی نداشته باشد که سینه شما را نشان بدهد.

6- دست خود را بالا ببرید و دقت کنید که پشت پیراهن از شلوارتان بیرون نیاید.

 


مردان متوسط و بهترین نحوه لباس پوشیدن

انتخاب کیفیت خوب
1- پیراهن های مرغوبتر و با کیفیت تر از دولایه تهیه می‌شوند، نه یک لایه، و پارچه آنها محکم تر و نرمتر است.

 

2- درزی که در پهلوی پیراهن امتداد دارد بررسی کنید، لباسی که از کیفیت بالایی برخوردار است، تنها یک خط بخیه مرئی در قسمت درز پهلو دارد، در حالی که بیشتر پیراهن ها دو ردیف کوک بخیه قابل مشاهده در پهلو دارند.

3- کنترل کنید که آیا جادگمه ها دست دوز است و کوکهای نامنظم دارد، این خصوصیت معمولا کیفیت بالای پیراهن را نشان می‌دهد.

 

در نظر داشته باشید که اکثر پیراهن ها پس از شستن اندکی آب می‌روند( خصوصا پارچه های الیاف طبیعی)، بنابراین سایزی را انتخاب کنید که اندکی جادارتر باشد تا پس از شستن برای شما تنگ و کوچک نشود.

 

 




موضوع مطلب :
یکشنبه 90 فروردین 28 :: 9:50 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

کاهنان با اسب تروا می‌آیند

 

در گرگ و میش

سرزمینی ترس خورده و بیمار

« که مرگ مردمان را

زندگی نام می‌دهند »

اسطوره‌ی اسب تروا مذبوحانه

تکرار می‌شود

کاهنان به دیر باز می‌گردند

آرام و پری‌وار

آنان در گورستان‌هایی

که شبانه از زندگان

بر پا ساخته‌اند

و چون وحوش حریصانه

استخوان‌های مردگان را می‌جوند

برای رستاخیز ‌آمده‌اند

« در زمین کسی بزرگ‌تر از ما نیست

ما انگشت ‌امر یزدان در‌ این جهانیم »

کاهنان ستارگانند

و بوزینه‌ها سالار

« تنها دراز گوشان به زانو در نمی‌آیند »

کاهنان دیر را

با شهوات سیری ناپذیر خود

آلوده می‌سازند

و ‌آیات پاک را

با مغالطه و دروغ

مسموم می‌کنند

کاهنان می‌کشند

لذت آنان در تنازع

و بربریت است

کاهنان می‌برند

چون دهان‌ها را با لگام بسته‌اند

آنان از عدالت می‌گویند

در حالی‌که در چشمان خونین‌شان

چهره‌ی یک جلّاد

با قداره‌ی سردش

مشهود است

« و خون تمام ما

در مذبح‌های مخفی ریخته خواهد شد

و تمام ما

به افتخار بت‌های نوین

در آتش خواهیم سوخت »

 




موضوع مطلب :

معمول‌ترین داروهایی که در این مورد استفاده می‌شوند آنتی‌هیستامین‌ها هستند که در واقع علایم بالینی آلرژی را کاهش می‌دهند نه این که آن را درمان کنند. از عوارض مهم این داروها ایجاد خواب‌آلودگی است.

 

آلرژی بهاری معمولا با آب ریزش بینی و سوزش چشم همراه است و در برخی موارد همانند سرماخوردگی حالت کرختی ایجاد می‌کند و فرد به عطسه‌های مکرر مبتلا می‌شود.
آلرژی به واکنش‌های شدید و غیرعادی سیستم ایمنی بدن نسبت به ورود عوامل خارجی گفته می‌شود که عوارض گوناگونی را برای فرد ایجاد می‌کند. این عوارض اگرچه در بیشتر موارد مقطعی و زودگذر هستند، ولی در مواردی نیز واکنش‌های شدید بدن را سبب می‌شوند و تا مدت طولانی ادامه می‌یابند.


به گفته پزشکان، حساسیت بهاری می‌تواند به طور ناگهانی یا تدریجی ایجاد شود و چند دقیقه تا چند ماه به طول بینجامد.


به گزارش پایگاه اینترنتی مای هلت دیلی نیوز، آلرژی در بیشتر موارد زمینه ژنتیکی دارد، ولی عوامل محیطی نیز بر آن موثر هستند. درمان آلرژی به شناخت دقیق عوامل حساسیت زا نیاز دارد و به این منظور باید آزمایش‌های متعددی انجام شود. پس از شناسایی این عوامل به بیمار توصیه می‌شود که حتی‌الامکان از این عوامل دوری کند. البته در برخی موارد داروهای ضد حساسیت تجویز می‌شود و در صورتی که آلرژی خیلی شدید باشد، تزریق آمپول هم انجام می‌شود.


متخصصان می‌گویند: آلرژی‌های فصلی برای بروز نیاز به یک عامل محرک دارند و فصل بهار که فصل گرده‌افشانی و رویش گیاهان مختلف است، می‌تواند محرک خوبی برای آن باشد.


بنابراین گزارش، علاج و مداوای قطعی آلرژی جز در موارد معدودی امکان‌پذیر نیست که البته مدت درمان این تعداد محدود نیز طولانی خواهد بود. بروز آلرژی در زمان‌های مختلف متفاوت است، یعنی ممکن است در طول یک دوره زمانی به اوج خود برسد، ولی در مقابل ممکن است چند سال به صورت خفته بماند و بروز نکند. در کل ریشه‌کن کردن آلرژی بسیار مشکل است.

 

طبق بررسی‌های انجام شده، اولین و مهم‌ترین قدم در جلوگیری از بروز آلرژی، پیشگیری است. برای این کار مناسب‌ترین عمل، دور کردن فرد از عامل حساسیت‌زاست، مثلا اگر فرد به گیاهی خاص حساسیت دارد، بهترین کار دور کردن فرد از آن گیاه است ولی اگر این کار مقدور نبود، می‌توان از ورود عامل حساسیت‌زا به منزل جلوگیری کرد، مثلا با بستن پنجره‌ها و بالا کشیدن شیشه اتومبیل در هنگام خروج از منزل تا حد زیادی از بروز آلرژی جلوگیری کرد.

 

 




موضوع مطلب :
یکشنبه 90 فروردین 28 :: 9:34 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

اتفاقم به سر کوی کسی افتادست

که در آن کوی چو من کشته بسی افتادست

خبر ما برسانید به مرغان چمن

که هم آواز شما در قفسی افتادست

به دلارام بگو ای نفس باد سحر

کار ما همچو سحر با نفسی افتادست

بند بر پای تحمل چه کند گر نکند

انگبین است که در وی مگسی افتادست

هیچ کس عیب هوس باختن ما نکند

مگر آن کس که به دام هوسی افتادست

سعدیا حال پراکنده ی گوی آن داند

که همه عمر به چوگان کسی افتادست....

 




موضوع مطلب :
یکشنبه 90 فروردین 28 :: 9:8 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

پایگاه اینترنتی QS نتایج رتبه بندی دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مطالعات در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرد که بر اساس آن موسسه MIT به عنوان برترین دانشگاه مهندسی و تکنولوژیکی جهان انتخاب شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه QS که پیش از این نتایج رتبه بندی های خود را همواره به همراه پایگاه رتبه بندی تایمز منتشر می کرد، امسال به تنهایی رتبه بندی جدیدی را بر اساس موضوع مطالعات و در زمینه مهندسی و تکنولوژی منتشر کرده است. در این سری از رتبه بندی دانشگاه های مختلف جهان بر اساس موضوعاتی از قبیل علوم رایانه ای و سیستمهای اطلاعاتی، مهندسی عمران و شهر سازی، مهندسی شیمی، مهندسی الکترونیک، مهندسی مکانیک، هوانوردی و تولید انجام گرفته است.

نتایج این رتبه بندی ها بر اساس سه شاخص شهرت آکادمیک، شهرت کارفرما (میزان به کارگرفتن و استخدام دانشجویان توسط دانشگاه) و میزان ارجاع به مقالات منتشر شده است. در هر یک از بخشهای رتبه بندی موضوعی، جایگاه دقیق هر یک از دانشگاه ها و مراکز آموزشی که تا رتبه 50 به دقت مشخص است اما دانشگاه هایی که رتبه بالاتر از 50 را به خود اختصاص داده اند بدون در نظر گرفتن جایگاهی خاص در مکانی میان رتبه 51 تا 100، 101 تا 150 و 150 تا 200 قرار گرفته اند.

مهندسی الکترونیک

در رتبه بندی دانشگاه های جهان بر اساس موضوع مهندسی الکترونیک، آمریکا با در اختیار داشتن 12 دانشگاه برتر از میان 20 دانشگاه برتر جهان، بر مراکز آموزشی این رشته تحصیلی و مطالعاتی تسلط یافته است.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی الکترونیک

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 82.5
2 استنفورد آمریکا 79.6
3 کمبریج بریتانیا 74.3
4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 73.1
5 آکسفورد بریتانیا 73
6 هاروارد آمریکا 72
7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 65.1
8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 63.8
9 امپریال کالج لندن بریتانیا 60.6
10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 55.9

MIT در این رتبه بندی جایگاه اول را به خود اختصاص داده و دانشگاه های استنفورد، کمبریج، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، هاروارد، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، کالیفرنیا-لس آنجلس، امپریال کالج لندن، و دانشگاه ملی سنگاپور به ترتیب رتبه های دوم تا دهم را از آن خود کرده اند.

مهندسی عمران و شهر سازی

پایگاه QS اولین باری است که دانشگاه های جهان را بر اساس موضوع مهندسی عمران و شهرسازی رتبه بندی می کند و بر همین اساس 10 دانشگاه برتر جهان نیز به کشورهایی به دور از انتظار اختصاص دارند، با این وجود 4 عنوان به آمریکا و سه عنوان به بریتانیا تعلق دارد.

MIT در مهندسی عمران و شهر سازی باز هم رتبه اول را به دست آورده است و در پی این موسسه، دانشگاه های استنفورد در رتبه دوم، دانشگاه کمبریج در رتبه سوم، کالیفرنیا برکلی در رتبه چهارم، امپریال کالج لندن در رتبه پنجم، دانشگاه آکسفورد در رتبه ششم، دانشگاه ملی سنگاپور در رتبه هفتم، دانشگاه توکیو در رتبه هشتم، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا در رتبه نهم و موسسه فدرال تکنولوژی سوئیس در رتبه دهم قرار گرفته اند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی عمران و شهر سازی

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 84.6
2 استنفورد آمریکا 76.6
3 کمبریج بریتانیا 74.1
4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 70.9
5 امپریال کالج لندن بریتانیا 68.3
6 آکسفورد بریتانیا 62.4
7 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 61.2
8 دانشگاه توکیو ژاپن 59.6
9 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 59.1
10 موسسه فدرال تکنولوژی سوئیس سوئیس 54

این بخش از رتبه بندی جدید QS تنها بخشی است که نام یکی از دانشگاه های ایران، دانشگاه تهران در جایگاهی میان رتبه های 151 تا 200 عنوان شده است.

دانشگاه تهران در پایگاه رتبه بندی دانشگاه های جهان QS، که در 5 موضوع کامپیوتر، مهندسی عمران، مهندسی شیمی، مهندسی الکترونیک، علم هوانوردی رتبه بندی انجام داده توانست در رشته مهندسی عمران رتبه 151 جهان را کسب کند.

مهندسی مکانیک و هوانوردی

MIT با کسب اولین جایگاه در این بخش از رتبه بندی QS غلبه خود بر دیگر دانشگاه های جهان را از منظر مهندسی و تکنولوژی به اثبات می رساند. بخش مهندسی مکانیک در موسسه MIT یکی از پایه ای ترین بخشهای این موسسه از زمان تاسیس آن در سال 1861 بوده است که به نظر می رسد هر سال به توانایی های خود می افزاید.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی مکانیک و هوانوردی

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 83.9
2 کمبریج بریتانیا 80.2
3 هاروارد آمریکا 76.4
4 استنفورد آمریکا 74.9
5 کالیفرنیا برکلی آمریکا 70.5
6 آکسفورد بریتانیا 65.9
7 امپریال کالج لندن بریتانیا 64.2
8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 62.4
9 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 60.8
10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 57

دانشگاه کمبریج در این بخش از رتبه بندی جایگاه دوم را به خود اختصاص داده و در پی آن دانشگاه های هاروارد، استنفورد، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، امپریال کالج لندن، کالیفرنیا-لس آنجلس، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، و دانشگاه ملی سنگاپور رتبه های سوم تا دهم را از آن خود کرده اند.

مهندسی شیمی

در رتبه بندی دانشگاههای جهان بر اساس موضوع مهندسی شیمی که در نوع خود در رتبه بندی های QS اولین به شمار می رود، باز هم جایگاه اول توسط نام موسسه MIT اشغال شده است و در ادامه دانشگاه کمبریج، کالیفرنیا برکلی، آکسفورد، استنفورد، کالیفرنیا-لس آنجلس، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، امپریال کالج لندن، دانشگاه ییل و دانشگاه ملی سنگاپور جایگاه های دوم تا دهم را به خود اختصاص داده اند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی شیمی

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 90.1
2 کمبریج بریتانیا 79.3
3 کالیفرنیا برکلی آمریکا 77.7
4 آکسفورد بریتانیا 74.9
5 استنفورد آمریکا 74
6 کالیفرنیا-لس آنجلس آمریکا 66.1
7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 62.5
8 امپریال کالج لندن بریتانیا 62
9 ییل آمریکا 61.4
10 دانشگاه ملی سنگاپور سنگاپور 58.3

مهندسی رایانه و سیستمهای اطلاعاتی

10 جایگاه برتر این بخش از رتبه بندی جدید با در نظر گرفتن کانادا در سلطه کامل آمریکا قرار دارد و تنها دو دانشگاه از این میان به بریتانیا تعلق دارند.

10 دانشگاه برتر جهان- مهندسی رایانه و سیستمهای اطلاعاتی

رتبه عنوان کشور امتیاز
1 MIT آمریکا 85.6
2 استنفورد آمریکا 83.1
3 کمبریج بریتانیا 75.5
4 کالیفرنیا برکلی آمریکا 75.4
5 هاروارد آمریکا 71.6
6 آکسفورد بریتانیا 71.3
7 موسسه تکنولوژی کالیفرنیا آمریکا 68
8 کالیفرنیا لس آنجلس آمریکا 59.3
9 کارنگی ملون آمریکا 56.7
10 دانشگاه تورنتو کانادا 55.5

MIT، استنفورد، کمبریج، کالیفرنیا برکلی، هاروارد، آکسفورد، موسسه تکنولوژی کالیفرنیا، کارنگی ملون و دانشگاه تورنتو به ترتیب 10 داشنگاه برتر جهان در زمینه مهندسی رایانه و اطلاعات انتخاب شده اند.

 

 




موضوع مطلب :
یکشنبه 90 فروردین 28 :: 8:59 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

این بیماری شما باید فوری درمان بشه:
یعنی من ماه بعد قراره برم مسافرت و معالجه این بیماری خیلی ساده و سودآوره و بهتره زودتر ترتیبش رو بدم!

خوب بگید ببینم مشکلتون از کی شروع شد:
یعنی من از بیماریتون چیزی نفهمیدم و ایده‌ای ندارم و امیدوارم شما خودتون سرنخی به من بدین!

یک وقت دیگه از منشی برای آخرهای این هفته بگیر:
یعنی من امروز با دوستام دوره دارم، باید برم زودتر بزن به چاک!

هم خبرهای خوب و هم خبرهای بد براتون دارم:
یعنی خبر خوب اینه که من قراره یه ماشین جدید بخرم و خبر بد اینکه شما باید پول اونو بدین!

من به این آزمایشگاه اطمینان دارم بهتره آزمایش هاتون را اونجا انجام بدین:
یعنی من 40 درصد از پول آزمایش بیمارانی که به اونجا معرفی می کنم را می‌گیرم!

دارویی که براتون نوشتم داروی خیلی جدیدیه:
یعنی من دارم یه مقاله علمی می نویسم و می خواهم از شما مثل موش آزمایشگاهی استفاده کنم!

اگه تا یک هفته دیگه خوب نشدید یه زنگ به من بزنید:
یعنی من نمی دونم بیماریتون چیه شاید خود به خود تا یک هفته دیگه خوب بشه!

بهتره چندتا آزمایش تکمیلی هم انجام بدین:
یعنی من نفهمیدم بیماریتون چیه. شاید بچه‌های آزمایشگاه بهتون کمک کنن!


ابن بیماری الان خیلی شایعه:
یعنی این چندمین مریضیه که این هفته داشتم باید حتما امشب برم سراغ کتاب های پزشکی و درمورد این بیماری مطالعه کنم!

اگه این عوارض از بین نرفت هفته دیگه زنگ بزنید وقت بگیرین:
یعنی تا حالا مریضی به این سمجی نداشتم خدا را شکر که هفته دیگه مسافرتم و مطب نمیام!

فکر نمی کنم رفتن پیش فیزیوتراپیست فایده‌ای داشته باشه:
یعنی من از فیزیوتراپیست ها نفرت دارم نرخ‌های ما رو شکستن!

ممکنه یک کمی دردتون بیاد:
یعنی هفته پیش دو تا مریض از شدت درد زبونشون رو گاز گرفتن!

فکر نمی‌کنید این همه استرس روی اعصابتون اثر گذاشته باشه:
یعنی من فکر می کنم شما دیوونه هستین و امیدوارم یک روانشناس پیدا کنم که هزینه‌های درمانتون رو باهاش قسمت کنم

 

 

 

 

 




موضوع مطلب :
جمعه 90 فروردین 26 :: 11:54 عصر ::  نویسنده : ئابا ژیار

هندویی عقربی را دید که در آب برای نجات خویش دست و پا میزند ... هندو به قصد کمک دستش را به طرف عقرب دراز کرد اما عقرب تلاش کرد تا نیشش بزند ! با این وجود مرد هنوز تلاش میکرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد اما عقرب دوباره سعی کرد او را نیش بزند !!! مردی در آن نزدیکی به او گفت : چرا از نجات عقربی که مدام نیش میزند دست نمیکشی ؟! هندو گفت : عقرب به اقتضای طبیعتش نیش میزند طبیعت عقرب نیش زدن است و طبیعت من عشق ورزیدن ... چرا باید از طبیعت خود که عشق ورزیدن است فقط به علت این که طبیعت عقرب نیش زدن است دست بکشم ؟! هیچگاه از عشق ورزیدن دست نکش .............




موضوع مطلب :
جمعه 90 فروردین 26 :: 11:52 عصر ::  نویسنده : ئابا ژیار

کریم خان زند هر روز صبح علی الطلوع تا شامگاه برای دادخواهی ستمدیدگان و رفع ستم و احقاق حقوق مردم ، در ارک شاهی

می نشست و به امور مردم رسیدگی می کرد .
یک روز مردک حقه باز و چاپلوسی پیش آمد و همین که چشمش به کریم خان افتاد شروع به های و های گریستن کرده و سیلاب اشک از دیدگان فرو ریخت

او طوری گریه می کرد که هق و هق هایش اجازه سخن گفتن
به او نمی داد .

شاه که خود را وکیل الرعایا می نامید دستور داد او را به گوشه ای ببرند و آرام کنند و بعد که آرام شد به حضور بیاورند .

مردک حقه باز را بردند و آرام کردند و در فرصت مناسب دیگری به حضور کریم خان آوردند .
کریم خان قبل از آنکه رسیدگی به کار او را آغاز کند نوازش و دلجویی فراوانی از وی به عمل آورد و آنگاه ا خواسته اش جویا شد .
آن مرد گفت :
من از مادر کور و نابینا متولد شدم و سالها با وضع اسف باری زندگی کرده و نعمت بینایی و دیدن اطراف و اکناف خود محروم بودم تا اینکه روزی افتان و خیزان و کورمال خود را روی زمین کشیدم و به سختی به زیارت آرامگاه پدر شما رفته و برای کسب سلامتی خود ، متوسل به مرقد مطهر ابوی مرحوم شما شدم .

در آن مزار متبرک آنقدر گریه کردم که از فرط خستگی ضعف ،‌بیهوش شده ، به خواب عمیقی فرو رفتم !

در عالم خواب و رویا ، مردی جلیل القدر و نورانی را دیدم که سراغ من آمد و گفت :

ابوالوکیل پدر کریم خان هستم . آنگاه دستی به چشمان من کشید و گفت برخیز که تو را شفا دادم !
از خواب که بیدار شدم ،‌خود را بینا دیدم و جهان تاریک پیش چشمانم روشن شد !
این همه گریه و زاری امروز من از باب تشکر و قدر دانی و سپاسگذاری از والد ماجد شما بود !

مردک حقه باز که باادای این جملات و انجام این صحنه سازی مطمئن بود کریم خان را خام کرده است ، منتظر دریافت صله و هدیه و مرحمتی بودکه مشاهده کرد کریم خان برافروخته شده ، دنبال د‍ژخیم می گردد !

موقعی که دژخیم حاضر گردید کریم خان دستور داد چشمان مرد حقه باز را از حدقه بیرون بکشد !

درباریان و بزرگان قوم زندیه به دست و پای کریم خان افتادند و شفاعت مرد متملق و چاپلوس را کرده و از وکلیل الرعایا خواستند از گناه او در گذرد .

کریم خان که ذاتا آدم رقیق القلبی بود ، خواهش درباریان و اطرافیان را پذیرفت ولی دستور داد مرد متملق را به فلک بسته چوب بزنند !

هنگامی که نوکران شاه مشغول سیاست کردن مرد حقه باز بودند کریم خان خطاب به او گفت :

مردک پدر سوخته ! پدر من تا وقتی زنده بود در گردنه بید سرخ ، خر دزدی می کرد .
من که مقام و مسند شاهی رسیدم
عده ای متملق برای خوشایند من و از باب چاپلوسی برایش آرامگاهی ساختند ومقبره ای برپا کردند و آنجا را عنیان ابوالوکیل نامیدند . اکنون تو چاپلوس دروغگو آمده ای و پدر خر دزد مرا صاحب کرامت و معجزه معرفی می کنی ؟!
اگر بزرگان مجلس اجازه داده بودند دوباره چشمانت را در می آوردم تا بروی برای بار دوم از او چشمان تازه و پر فروغ بگیری !!
مردک سرافکنده و شرمسار به سرعت از پیش او رفت و ناپدید شد

 




موضوع مطلب :
جمعه 90 فروردین 26 :: 11:51 عصر ::  نویسنده : ئابا ژیار

دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است، تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.

 

پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد، داد زد و بد و بیراه گفت، خدا سکوت کرد، جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سکوت کرد، آسمان و زمین را به هم ریخت، خدا سکوت کرد.

 

به پر و پای فرشته ‌و انسان پیچید، خدا سکوت کرد، کفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سکوت کرد، دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد، خدا سکوتش را شکست و گفت: "عزیزم، اما یک روز دیگر هم رفت، تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها یک روز دیگر باقی است، بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن."

 

لا به لای هق هقش گفت: "اما با یک روز... با یک روز چه کار می توان کرد؟ ..."

 

خدا گفت: "آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی‌یابد هزار سال هم به کارش نمی‌آید"، آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: "حالا برو و یک روز زندگی کن."

 

او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید، اما می‌ترسید حرکت کند، می‌ترسید راه برود، می‌ترسید زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد، قدری ایستاد، بعد با خودش گفت: "وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده‌ای دارد؟ بگذارد این مشت زندگی را مصرف کنم.."

 

آن وقت شروع به دویدن کرد، زندگی را به سر و رویش پاشید، زندگی را نوشید و زندگی را بویید، چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد، می تواند ....

 

او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی را به دست نیاورد، اما ...

 

اما در همان یک روز دست بر پوست درختی کشید، روی چمن خوابید، کفش دوزدکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی‌شناختند، سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد، او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد، لذت برد و سرشار شد و بخشید، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد.

 

او در همان یک روز زندگی کرد.

 

فردای آن روز فرشته‌ها در تقویم خدا نوشتند: "امروز او درگذشت، کسی که هزار سال زیست!"

 

 

 

زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می اندیشیم، اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد، عرض یا چگونگی آن است.


امروز را از دست ندهید، آیا ضمانتی برای طلوع خورشید فردا وجود دارد!؟

 




موضوع مطلب :
جمعه 90 فروردین 26 :: 11:38 عصر ::  نویسنده : ئابا ژیار

نخستین درس مهم - زن نظافتچى

من دانشجوى سال دوم بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خنده‌ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال این بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت می‌کند چیست؟»
من آن زن نظافتچى را بارها دیده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود... امّا نام کوچکش را از کجا باید می‌دانستم؟
من برگه امتحانى را تحویل دادم و سوال آخر را بی‌جواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویى از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم در بارم‌بندى نمرات محسوب می‌شود؟
استاد گفت: حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدم‌هاى بسیارى ملاقات خواهید کرد. همه آن‌ها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما می‌باشند، حتى اگر تنها کارى که می‌کنید لبخند زدن و سلام کردن به آن‌ها باشد.
من این درس را هیچگاه فراموش نکرده‌ام.


ومین درس مهم- کمک در زیر باران

یک شب، حدود ساعت 5/11 بعدازظهر، یک زن مسن سیاه پوست آمریکایى در کنار یک بزرگراه و در زیر باران شدیدى که می‌بارید ایستاده بود. ماشینش خراب شده بود و نیازمند استفاده از وسیله نقلیه دیگرى بود. او که کاملاً خیس شده بود دستش را جلوى ماشینى که از روبرو می‌آمد بلند کرد. راننده آن ماشین که یک جوان سفیدپوست بود براى کمک به او توقف کرد. البته باید توجه داشت که این ماجرا در دهه 1960 و اوج تنش‌هاى میان سفیدپوستان و سیاه‌پوستان در آمریکا بود. مرد جوان آن زن سیاه‌پوست را به داخل ماشینش برد تا از زیر باران نجات یابد و بعد مسیرش را عوض کرد و به ایستگاه قطار رفت و از آن جا یک تاکسى براى زن گرفت و او را کمک کرد تا سوار تاکسى شود.

زن که ظاهراً خیلى عجله داشت از مرد جوان تشکر کرد و آدرس منزلش را پرسید. چند روز بعد، مرد جوان در خانه بود که صداى زنگ در برخاست.. با کمال تعجب دید که یک تلویزیون رنگى بزرگ برایش آورده‌اند. یادداشتى هم همراهش بود با این مضمون:
«از شما به خاطر کمکى که آن شب به من در بزرگراه کردید بسیار متشکرم. باران نه تنها لباس‌هایم که روح و جانم را هم خیس کرده بود. تا آن که شما مثل فرشته نجات سر رسیدید... به دلیل محبت شما، من توانستم در آخرین لحظه‌هاى زندگى همسرم و درست قبل از این که چشم از این جهان فرو بندد در کنارش باشم.. به درگاه خداوند براى شما به خاطر کمک بی‌شائبه به دیگران دعا می‌کنم.»


سومین درس- همیشه کسانى که خدمت می‌کنند را به یاد داشته باشید

در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر 10 ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست.. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت.

- پسر پرسید: بستنى با شکلات چند است؟

- خدمتکار گفت: 50 سنت
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد. بعد پرسید:
- بستنى خالى چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عده‌اى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند، با بی‌حوصلگى گفت:
- 35 سنت
- پسر دوباره سکه‌هایش را شمرد و گفت:
- براى من یک بستنى بیاورید.
خدمتکار یک بستنى آورد و صورت‌حساب را نیز روى میز گذاشت و رفت. پسر بستنى را تمام کرد، صورت‌حساب را برداشت و پولش را به صندوق‌دار پرداخت کرد و رفت. هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت، گریه‌اش گرفت. پسر بچه روى میز در کنار بشقاب خالى، 15 سنت براى او انعام گذاشته بود.
یعنى او با پول‌هایش می‌توانست بستنى با شکلات بخورد امّا چون پولى براى انعام دادن برایش باقى نمی‌ماند، این کار را نکرده بود و بستنى خالى خورده بود.

 

چهارمین درس مهم- مانعى در مسیر

در روزگار قدیم، پادشاهى سنگ بزرگى را که در یک جاده اصلى قرار داد.. سپس در گوشه‌اى قایم شد تا ببیند چه کسى آن را از جلوى مسیر بر می‌دارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌هاى خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیارى از آن‌ها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هیچیک از آنان کارى به سنگ نداشتند...

سپس یک مرد روستایى با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت و شانه‌اش را زیر سنگ قرار داد و سعى کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدن‌ها و عرق ریختن‌هاى زیاد بالاخره موفق شد. هنگامى که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آن‌ها را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسه‌اى زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است. کیسه را باز کرد پر از سکه‌هاى طلا بود و یادداشتى از جانب شاه که این سکه‌ها مال کسى است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستایى چیزى را می‌دانست که بسیارى از ما نمی‌دانیم!
.هر مانعى، فرصتى

 




موضوع مطلب :
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 297
  • بازدید دیروز: 465
  • کل بازدیدها: 173439