jiyar آخرین مطالب صفحات وبلاگ درد من تنهایی نیست،بلکه مرگ ملتی است که گدایی راقناعت، بی عرضگی راصبر،وباتبسمی برلب این حماقت راحکمت خداوندمی نامد(گاندی) موضوع مطلب : سه شنبه 90 فروردین 30 :: 8:7 صبح :: نویسنده : ئابا ژیار
خب مسلمه که همه میپرسن چرا ؟! موضوع مطلب : سه شنبه 90 فروردین 30 :: 8:1 صبح :: نویسنده : ئابا ژیار
لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم میخواهی به آن خانهبرگردی یا نه؟! لازم است گاهی از مسجد، کلیسا و ... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟! لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی، فکر کنی که چهقدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است؟ لازم است گاهی درختی، گلی را آب بدهی، حیوانی را نوازش کنی، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه؟! لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بیخیال شوی، با خانواده ات دور هم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهنپارهی برقی است یا نه؟!! لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟! لازم است گاهی عیسی باشی، ایوب باشی، انسان باشی ببینی میشود یا نه؟! و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم. آیا ارزشش را داشت ...؟!
موضوع مطلب : سه شنبه 90 فروردین 30 :: 2:18 صبح :: نویسنده : ئابا ژیار
هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم کسی که به آن اعتماد داشته موضوع مطلب : سه شنبه 90 فروردین 30 :: 2:0 صبح :: نویسنده : ئابا ژیار
زن مثل ویروسه ، اگه وارد زندگیت بشه:
> پولاتو Delete میکنه > خانوادتو Edit میکنه > ارتباط با دوستاتو Cut میکنه دوستهای خودشو Paste میکنه > موبایلتو Scan میکنه > خوشیهاتو Cancel میکنه اموالتو Rename میکنه !!!Open رو Reject میکنه هر چی قربون تصدقش بری تو Recycle Bin میکنه هر چی منفی بهش گفتی Save میکنه هر وقت باهات دعواش بشه همشونو Restore میکنه روتو زیاد کنی Reboot تت میکنه آخرش هم ، مخت رو Hang میکنه!!!!!
موضوع مطلب : سه شنبه 90 فروردین 30 :: 1:54 صبح :: نویسنده : ئابا ژیار
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید. موضوع مطلب : سه شنبه 90 فروردین 30 :: 1:37 صبح :: نویسنده : ئابا ژیار
گفته می شود که حمید مصدق عاشق فروغ فرخزاد بوده است که به هم نرسیده بودندو یکی از اشعار آنها در وصف هم به قرار زیر است
شعر زیبای حمید مصدق: تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز، سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق در این پندارم که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
جواب زیبای فروغ فرخ زاد: من به تو خندیدم چون که می دانستم تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی پدرم از پی تو تند دوید و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه پدر پیر من است من به تو خندیدم تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک دل من گفت: برو چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ... و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام حیرت و بغض تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق در این پندارم که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
موضوع مطلب : سه شنبه 90 فروردین 30 :: 1:30 صبح :: نویسنده : ئابا ژیار
آبمیوههای طبیعی غالبا نمیتوانند پوسیدگی ایجاد کنند مگر آب مرکبات آن هم به شرطی که زیاد و در دفعات متناوب استفاده شوند.... 1آبمیوههای مصنوعی به دلیل دارا بودن مقادیر زیاد ساکاروز در صورتی که زیاد مصرف شوند و پس از مصرف دهان شستوشو داده نشود، میتوانند سبب ایجاد پوسیدگی شوند.
موضوع مطلب : من مورچه ای رو مسخره می کردم که سال ها عاشق یک تفاله ی چایی بود خودم رو فراموش کردم که زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر می کردم آدمه!!!!!!!!!!!! موضوع مطلب : پیوندهای روزانه پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||