سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
jiyar
یکشنبه 90 خرداد 1 :: 7:32 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

وقتی کسی را دوست دارید، حتی فکر کردن

به او باعث شادی و آرامشتان می شود

 وقتی کسی را دوست دارید، در کنار او که

هستید، احساس امنیت می کنید.

 وقتی کسی را دوست دارید، حتی با شنیدن صدایش،

ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.

وقتی کسی را دوست دارید، زمانی که در

کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.

 وقتی کسی را دوست دارید، تحمل

دوری اش برایتان سخت و دشوار است.

 وقتی کسی را دوست دارید، شادی اش برایتان زیباترین

منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست.

 وقتی کسی را دوست دارید، حتی تصور بدون

او زیستن برایتان دشوار است.

 وقتی کسی را دوست دارید، شیرین ترین لحظات

عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید.

 وقتی کسی را دوست دارید، حاضرید برای

خوشحالی اش دست به هر کاری بزنید.

ادامه مطلب ...


موضوع مطلب :

یکشنبه 90 خرداد 1 :: 7:22 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

* شورش در شهر *

اتفاقاً در آن شب دو چندان شمع و چراغ بر در هر خانه و گوشه هر کاشانه
ای روشن بود و از بسیاری گاری در آن کوچه راه مسدود شده، از حقیقت آن غوغا
پرسیدم. گفتند: شخصی به نام سر فرانسس بروت از حکم شاه یاغی و سرپیچ شده و او
از وکلاء شهر لندن است و وزراء و شاه را ناسزا گفته و اخلال در امر پارلمان و
دولت کرده می گوید شاه و داستان اخراجات ضرور نیست و مخالفت با رأی کوثل ( مجلس
شورا ) نموده. ... و رعایایی که دوستدار اویند مانع از گرفتن او شده اند. این
زیادتی روشن از برای گرفتن اوست و هر که شمع بیفروزد، دوستان یاغی خانه او را
به سنگ ویران کنند که چرا چراغ افروخته، تا معلوم شود که کیست میخواهد آن یاغی
را از خانه اش بیرون برد. ... چون صبح دمید معلوم شد که اکثر از خانه های وزراء
و کوثلیان از سنگ باران عوام ویران شده، حتی خانه وزیر اعظم؛ و لرد وثملن را که
یکی از کوثلیان است بسیار زده بودند. ... من پرسیدم که چرا غوغا فرو نمی نشیند؟
گفتند هنوز مشاورت اهل کوثل به انتها نرسیده که به اذن آنها این مقصر را از
خانه بیرون آورده، به سیاستگاه شاه بریم. از این معنی حیرتم به حیرت افزود که
در این ازدحام و فتور که اگر در شهری از ایران واقع شده بود از شب دوشنبه تا
بحال ده هزار تن بیشترک به معرض قتل و هلاک برآمده بودند. غریب تر آنکه هنوز
کوثلیان از حکم مقصر فارغ نشده اند. مطلب از ایراد این گزارشات آشکار کردن خیر
خواهی و بی آزاری و آزادی مردم این شهر است، که تا گناه بر گناهکار ثابت نشود
به معرض مؤاخذه درنیاورند؛ که ترسند مبادا بیگناهی را آزار رسانیده باشند. ص
254 تا 256

 





موضوع مطلب :
یکشنبه 90 خرداد 1 :: 7:15 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

هرگز از مرگ نهراسیده ام
اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تربود.
هراس من-باری-همه از مردن در سرزمینی ست
که مزد گورکن
از بهای آزادی آدمی
افزون باشد
*
جستن
یافتن
و آنگاه
به اختیار برگزیدن
و از خویشتن خویش
بارویی پی افکندن-

اگر مرگ را از این همه ارزشی بیش تر باشد
حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم.

احمد شاملو- مجموعه ی آیدا در آینه

 





موضوع مطلب :
<   1   2   3   4   5   
پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 21
  • بازدید دیروز: 12
  • کل بازدیدها: 171179