سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
jiyar
چهارشنبه 90 خرداد 4 :: 8:55 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت 
ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد:"در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام
کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار
او خیلی رنجیدم."***

*سقراط گفت:"چرا رنجیدی؟" مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنین رفتاری
ناراحت کننده است."***

*سقراط پرسید:"اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری
به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟"***

*مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی
شود."***

*سقراط پرسید:"به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟"***

*مرد جواب داد:"احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او
برسانم."***

*سقراط گفت:"همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می
دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست
است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او
دیده نمی شود؟ بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش
،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و
داروی جان رساند.***

 




موضوع مطلب :

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 152
  • بازدید دیروز: 3
  • کل بازدیدها: 172828