رفتن و ماندن، زیر آسمان نیلگون آبی، رنگ دیگری دارد این خاک، مثل دل مردمان کهنش. هنوز میتوان مامنی یافت، فارغ از هجوم سنگین اخبار. خبر از سادگی است و روشنایی چشمانی که باز میشوند صبحدم با نور. مردمانش صبورند و سنگین و سیاهچشم. موسیقی طبیعت و شبهای پرستارهاش، اما رمان نانوشتهای است که میبرندت به تاریخ. انگار ستارگان کوچ کرده شهرمان اینجا جمعند در این پاییز هزار رنگ.
اینجا نه مانند شمال و شیراز نامدار است و نه مثل پایتخت پر اتفاق. همین دلیل خوبی است برای رفتن به میان دل مردمانی پرابهت. به آن «پالنگان» میگویند. نزدیک کامیاران است. حتما میدانید کجای نقشه قرار میگیرد.
روستای پالنگان در دهستان ژاورود، غرب کامیاران در دره تنگیور در استان کردستان است. برای وجه تسمیه نامش دو معنی قائلند. نخست پالنگان در ابتدا پلنگان بوده به معنی زیستگاه پلنگ و دیگر آن که پال در زبان کردی و محلی به معنی تکیه دادن است.
خانههای شگفتانگیز
عادت همه شده زمانی که معماری پلکانی را میشنوند نام و سیمای ماسوله را به یاد میآورند، اما پالنگان نیز معماری پلکانی دارد. حیاط هر خانه پشتبام همسایه مهربان اوست.
خانههای اینجا به طور کلی با مصالح بومی بویژه سنگ بنا نهاده شده است. رسمی است که از کهن تا به امروز نسل در نسل دانش آن منتقل شده است. تمام خانههای این روستا به طریق سنگچین ساخته شدهاند.
در کل میتوان مولفههای واقعی معماری در این خانهها و اسلوب معماری آن را شناخت. نوع معماری با فرهنگ مردم و شرایط جغرافیایی کاملا درهم آمیخته شده است، به گونهای که هماهنگی کامل انسان با طبیعت قابل مشاهده است.
در اینجا قامت سخت و مقاوم کوه را با متانت تراش میدهند و در فضای ایجاد شده، سنگهای کنده شده، به صورت خشکهچین توسط استادان چیرهدست روی هم بنا میشوند و نتیجه کار خانهای میشود آرام و چشمنواز، به رنگ کوه که تنها کمی تغییر فرم داده است.
البته کمی آن سوتر در اورامان نیز این معماری به وفور دیده میشود. این معماری خود بر زیبایی این روستای کهن در دامن بکر طبیعت افزوده است. آن هنگام که ساکنان این خانههای زیبا با اشارت دستان از راه دور سلامات میکنند و هنگامی که باب سخن آغاز شد بر خوان ساده خویش به میزبانیت مینشینند.
البته یک چیز مهم این روستا را از دیگر جاهای مشابه همچون ماسوله و غیره متمایز کرده است. این است که خانهها در میان دیوارهای کوهستانی محصور شده و چشمانداز فوقالعادهای پیدا کرده است. روستا در دو طرف دره بنا شده است.
دست نامهربان تاریخ بر سر قلعه
در 800 متری روستا، کنار چشمههای پر آب که مقداری چنگال خشکسالی نیز بر رخسارش هویداست، قلعه پالنگان دیده میشود. مکان هزار اتفاق و رخداد. در این قلعه شما میتوانید بقایای اتاقها، آتشکدهها و پلهای قدیمی را ببینید و لذت ببرید .
قدمت آن به گواه اهل فن به پیش از اسلام میرسد. باستانشناسان وجود یک لنگه دروازه از یک تخته سنگ بزرگ و پلهای ساخته شده روی رودخانه را دلیل بر مدعای خود ذکر میکنند.
مؤلف «تحفه ناصری» قلعه را تا مدتها محل زندگی و اسکان امرای «کلهر» عنوان میکند. پس از آن خاندان اردلان ساکنان پیشین را از خانه میرانند و خود رحل اقامت افکندند. پس از آن قلعه پالنگان در سال 594 شمسی میزبان خاندان اردلان بود. پس از 472 سال زندگی آنها، این مسافران دنیوی خانه را ویرانه کردند و به سرای دیگر رخت بربستند.
این قلعه تا حدود قرن دهم هجریقمری آباد بود. با وجود این از تاریخ ساخت آن اطلاعی در دست نیست. شاید هم پژوهشی بایسته در خور قلعه صورت نگرفته است.
بیشک به دلیل موقعیت استراتژیکی این قلعه، در قرنهای پیش، یکی از قلعههای مهم و غیرقابل دسترس بوده است. در سال 1046 هـجری قمری به دستور «شاهصفی» قلعه پلنگان به دلیل سختی مکان و صعبالعبور بودن آن خراب و ویران میشود.
روستا در گذر زمان
پالنگان حدود هزار نفر جمعیت دارد. هر فرد این روستا از حمایت تمام اهالی در ناملایمات سخت روزگار برخوردار است.
پالنگان تاریخی طولانی دارد، چندین بار ویران شده و دیگر بار از نو سنگ بر سنگ نهاده شده است. در حال حاضر روستای فعلی در یک یا 2 کیلومتری پلنگان قدیم ساخته شده است و حدود 500 سال عمر دارد.
البته در انتهای رودخانه در مکانی به نام زینانه، حجاری و سنگنوشتهای وجود دارد که حکایت از زمان دورتری دارد، به طوری که تا به حال نتوانستهاند متن آن را ترجمه کنند.
آنچه بیشتر سیمای روستا را دلنواز کرده است، رودی است خروشان به نام تنگیور که روستا را دو نیم کرده است. این رود از حدود 20 چشمه شکل گرفته است و به همین دلیل آب رودخانه را گوارا و زلال کرده است. رودخانه پس از طی چند کیلومتر در بستر رود سیروان جاری میشود.
روستای پالنگان گورستانی قدیمی دارد که نباید دیدن آن را از دست داد. در این آرامگاه ابدی چند سنگ قبر با خط کوفی مربوط به قرن ششم و هفتم وجود دارد.
فرهنگی به رنگ اصالت
آن گونه که میگویند مردمان فعلی از نسل ساکنان قدیمی و اولیه پالنگان نیستند. ساکنان فعلی پس از یک دوره ویران شدن آبادی اقدام به احیای آنجا کردند. در تمام مراحل زندگی و مناسبتهای مختلف آیینهای ویژهای اجرا میشود که برای گردشگران بسیار دیدنی و جذاب است. هنگامی که مردم روستا در بهار سودای کوچ میکنند بر ارتفاع کوه، کلی مراسم سنتی بهجای میآورند؛ مثل موسیقی گریان، چپله و سیاچمانه.
در هنگام فراغت هم به بازی مینشینند: اسبسواری، گرزبازی، قل قلان، چاک چاک و... که در پاییز و زمستان در بیشتر کوچههای روستا برگزار میشود. به رقصشان «هل پرکی» میگویند که در عروسی و غیر عروسی انجام میدهند. هر حرکت از این رقص نمادی است از رزمشان در گذشته.
هر مقدار از فرهنگ پالنگان سخن گفته شود اما بیاشارت به عرفان ساری و جاری در وجودشان ناقص است. دلبستگی عجیبی دارند به رموز عرفان و استاد روحی. آنها برای تقرب به خالق خویش شیخ ارشادی بر میگزینند تا در مراحل سلوک مرشدشان باشد. این هم آداب ویژه خود را دارد که زیاد علاقهمند به بازگویی آن نیستند.
چهار فصل روستا
این روستا یکی از 7 روستای گردشگری از سوی سازمان میراث فرهنگی استان کردستان معرفی شده است. تابستان گرمی دارد و بهاری معتدل و خوشرنگ. مسیر دره آن همراه با چشمهها و آبشارهای زیاد، به تنهایی وسوسهکننده برای سفر خواهد بود. علاوه بر آن دیدن رودخانه خروشان سیروان نیز به طعم سفر شما خواهد افزود.
گرچه این روستا را برای مسافرت در چهار فصل مناسب میدانند، اما زمستانش سخت برفی است. با وجود این گردشگران حرفهای و دوستداران طبیعت زمستانش را به دیگران توصیه میکنند.
لذت واقعی یک غذا
حالا نوبت به یک ناهار خوشمزه است. چه بخواهید یا نخواهید در این هوا اشتهایتان باز میشود. به همین دلیل میتوانید لذت واقعی یک غذای خوشمزه را حس کنید. پس درنگ نکنید و از روی منو انتخاب کنید. زیاد سخت نیست چون همه به شما کباب ماهی را پیشنهاد میدهند. انتخاب ساده بود، نه؟ زمانی که سفارش میدهید باید یک ساعت تمام صبر کنید! به این دلیل که آشپز در طبخ آن وسواس زیادی به خرج میدهد. ابتدا پس از تمیز کردن، ماهی را در میان توری روی آتش قرار میدهد و چندین بار به آن آبلیمو میزند و به آرامی کبابش میکند.
در این منطقه به دلیل ویژگیهای رودخانه، برخی اقدام به ساخت مجتمعهای بزرگ پرورش ماهی کردهاند که در جوار آن بساط کبابش نیز برپا شده است. بیشتر گردشگران به دلیل تازگی و نوع ماهیها خوردن آن را بر هر چیز دیگر ترجیح میدهند.
جنس اصل بخرید
انتخاب سوغات نیز ساده است. اینجا از جنسهایی که رنگ و کیفیتشان در زیر هزاران نور ویترین و در پس سخنان فروشنده نهان شده، خبری نیست. جنسها، اصل اصل است، ساخته دست خود اهالی. جاجیمهای زیبا و موجهای سنتی نمونه زیبایی هستند که میتوانید با خود به ارمغان ببرید. به جز اینها کشک محلی هم هست که به مذاقتان سخت خوش خواهد آمد. البته گیوه محلی و روغن محلی هم زبانزد است.
رفتن و رفتن
حالا که تنها کمی دانستید پالنگان چه اندازه خوشمنظره است و تصمیم به رفتن گرفتید راهی کامیاران شوید، سپس به سمت شمال غرب حرکت کنید، باید 55 کیلومتر دور شوید. تابلوی میراث فرهنگی در ابتدا راهنمای راهتان خواهد بود که البته به مرور معلوم میشود از میراث فرهنگی در این نقطه، همین تابلو وجود دارد!
گرچه مکانش کوهستانی است اما نگران نباشید راه آسفالت است.
از یک سپیده دم تا حوالی غروب ببینید و لذت ببرید، اما شب هنگام بازگشت است. تنها به یک دلیل ساده، جایی برای خواب و اقامت وجود ندارد. بنابراین حساب دستتان باشد که تا نزدیکترین محل اقامت 110 کیلومتر فاصله است. تا پمپ بنزین هم 45 کیلومتر مسافت وجود دارد.
غم نان اگر بگذارد
مردمانی که با کوه سخت انس گرفتهاند، آواز و نوایشان ملهم از طبیعت است. با این همه شکوه و زیبایی، اما از سر ناچاری بسیاری راهی شهر میشوند. مثل تمام نقاط دیگر ایران. در جستجوی نان و شغل... اما اگر کسی تنها یک بار به آنجا سرکی کشیده باشد بیدرنگ پی خواهد برد که پتانسیلهای قوی منطقه پاسخگوی جذب افراد بیشماری در حوزههای مختلفی مثل گردشگریی، صنایع دستی و... است، منوط بر این که عوامل بالقوه مورد ارزیابی قرار گیرند. سپس با یک مدیریت اصولی در آن حوزهها سرمایهگذاری شود.
موضوع مطلب :