سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
jiyar
پنج شنبه 90 تیر 16 :: 8:29 صبح ::  نویسنده : ئابا ژیار

غضنفرصبح میره خونه ی دوستش، بعد از یه ساعت میاد که بره دوستش میگه نهار بمون، نهار میمونه، بعد نهار میاد بره دوستش میگه: حالا بیا یه دست تخته بزنیم، بازی تموم میشه میاد بره دوستش میگه: بدون شام که نمیشه. شام میخوره میاد بره دوستش میگه دیر وقته! بخواب فردا برو، میخوابه. صبح میاد بره دوستش میگه: با شیکم خالی؟ بمون بعد صبحونه برو، یارو میگه: نه دیگه. خانم بچه ها تو ماشین منتظرند!!!




موضوع مطلب : طنز

پیوندها
لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 10
  • بازدید دیروز: 8
  • کل بازدیدها: 171305